پیام‌هایی از منابع مختلف

 

۲۰۲۵ ژوئیهٔ ۹, چهارشنبه

دنیای نامرئی

پیام از پروردگار و خدای ما عیسی مسیح به خواهر بگه در بلژیک، ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵

 

مکان‌های مختلف در آفرینش نامرئی

سه‌شنبه ۱۰ ژوئن ۲۰۲۵، سه شنبه پنطکاست

پروردگار ما:

من خدای شما هستم، ارباب شما، قادر مطلق، بزرگ، بی‌نهایت بزرگ، مسلط، اما همچنین فروتن و بسیار مهربان، دانا و خواستار همه چیز: بهترین برای همه. اینها عناوین اشراف الهی من هستند که به طور کامل، کاملاً و بی نهایت در اختیار دارم.

آفرینش جهان به دو صورت تصور شد: دنیای مرئی و دنیای نامرئی.

این‌ها آفریدهایی هستند که مردان نمی‌بینند، نمی‌توانند تصور کنند، اما وجود دارند تا همه انسان‌های نیک‌خواه را به قدسیت برسانند و در آسمان الهی خدایی شرکت دهند که بشریت ما را پذیرفت.

بهشت، فردوس و تصفیه کننده

این است بهشتی از عزیزان من: آنها همه چیز را با هم تقسیم می‌کنند، تمام صفات من، تمام فضایل من را تمرین می‌کنند، در من و از طریق من حرکت می‌کنند و این آموزش برای کمال مطلق است که برگزیدگان من در فردوس آن را کسب می‌کنند.

بهشت چیست؟ بهشت پیش‌تالار آسمان است، جایی که روح تلاش می‌کند تا تمام فضایل را بدست آورد، آنها را تمرین کند و از آنها الهام بگیرد، در حالی که تصفیه کننده جبران گناهان بود، تطهیر ارواح و چشم‌پوشی از گناه. هر چه ارواح بیشتر همه فضایل و صفات را به دست آورند، بالاتر در این مکان ظریف فردوس بالا می‌روند، جایی که خدا را می بینند و نزدیک او هستند، اما هنوز مانند آسمان در او نیستند.

پس از کامل شدن در تمام صفات تا زمانی که متعلق به خود شوند، و همچنین برای همه فضایل، سپس آنها دعوت می‌شوند وارد آسمان شوند، محل سکونت خداوند در ابدیت، جایی که همه فضایل و صفات حق ویژه همه قدیسین است.

در تصفیه کننده پاک می‌شوید، در فردوس مقدس می‌شوید و در بهشت ​​وارد الهی بودن خدا می شوید، خدا هستی خود را با قدیسانش تقسیم می‌کند. این نقش مکان‌های مهم این جهان پس از مرگ است.

من، خداوند، پروردگار، ارباب همه چیز و تنها کسی که قادر به توضیح آفرینش من است، هوش لازم برای درک آفرینش مادی را به انسان داده‌ام، آنیماسیون و بی‌جان. من توانایی شناخت آفرینش نامرئی را جز از طریق وحی نداده ام. بنابراین برخی قدیسان بینش‌های بزرگی در مورد تصفیه کننده دریافت کرده‌اند، مانند سنت کاترین جنوا (۱۴۴۷-۱۵۱۰) و اخیراً ماریا سیما (۱۹۱۵-۲۰۰۴). من همچنین آشکار کردم که مکان های زیادی در جهان پس از مرگ وجود دارد، و من همچنین به برخی ارواح - با امتیاز نامیده می شوند، اما باید تا زمانی که زندگی به آنها اعطا می‌کنم وفادار بمانند - تنوع مکان ها را در دنیای نامرئی نشان داده ام، که در طول عمر زمینی خود آشکار نکردم.

کلیسای مقدس

مأموریت من روی زمین تشکیل کلیسای مقدس من بر صخره بود، سنگ، سنت پیتر در میان رسولان و جانشینان او، و نجات بشریت از طریق قربانی مقدس من بر صلیب. من به کلیسام سرامنت‌ها را دادم، ابزارهای انسانی و فراطبیعی برای دریافت قدرت توبه پس از گناه اصلی. نقش کلیسای مقدس من این است که رستگاری الهی را برای فرزندان خود بیاورد. من به چند روح لطف داده‌ام تا کمی در مورد دنیای نامرئی بدانند، و این دانش به‌طور گسترده منتقل خواهد شد و توسط بشریت گرایش یافته به دین واحد عیسی مسیح نجات دهنده آموخته می‌شود، زمانی که فراخوانده شود وارد جهان تجدید شده شود.

من قبلاً توضیح داده‌ام که هیچ انسانی علیه اراده خود نجات یا گم نمی‌شود، یعنی بدون مشارکت داوطلبانه و آگاهانه‌اش، و از این رو می‌گوید "خارج از کلیسا رستگاری نیست" [۱] یک واقعیت غیرقابل لمس است. طبق آنچه خودم گفته‌ام: «من نان حیات هستم؛ پدرانتان مانا را در بیابان خوردند و مردند؛ این نان کسی است که از آسمان فرود می‌آید تا ما او را بخوریم و نمیرد. من نانی زنده هستم که از آسمان فرود آمدم. هر کس این نان را بخورد برای همیشه زندگی خواهد کرد، و نانی که من خواهم داد گوشت من است به خاطر حیات جهان» (یوحنا ۶:۴۸-۵۱). و دوباره: «هر کسی گوشت مرا بخورد و خون مرا بنوشد حیات جاودانه دارد، و او را در روز آخر برپا می‌کنم.» (یوحنا ۶:۵۴). عکس این نیز صادق است: هر کس جسد و خون مسیح را دریافت نکند در روز آخر قیام نخواهد کرد. اگر چنین نبود، سخنان الهی خداوند عیسی مسیح پوچ می‌شد، و این نمی‌تواند باشد.

بنابراین لازم، حیاتی است که روح‌ها به سوی خداوند عیسی مسیح بازگردند و جسد او را دریافت کنند - و از طریق آن خون، جان و الوهیت او - تا حیات جاودانه داشته باشند. در اینجا دوباره سؤال بزرگ مطرح می‌شود که هرگز پاسخ رسمی از کلیسای مقدس دریافت نکرده است: سرنوشت تمام روح‌هایی که عیسی مسیح را نمی‌شناسند و این زمین را بدون شناخت او ترک می‌کنند چیست؟ سخنان خداوند قطعی هستند، نمی توان آنها را نادیده گرفت، با این حال خداوند همچنین گفت بدون تناقض خود: «و من وقتی از روی زمین برافراشته شوم همه انسان‌ها را به سوی خودم خواهم کشید.» (یوحنا ۱۲:۳۲). آری، قربانی مقدس فرصتی برای تمام مردم فراهم کرده است تا با او متحد شوند و نجات یابند، قدیسان شوند و حیات جاودانه کسب کنند. بله، و درست در خلقت نامرئی است که همه چیزهایی که نمی‌توان آنها را روی زمین دید اتفاق می‌افتد، که غیرقابل توضیح باقی می‌ماند زیرا خلقت نامرئی فراتر از دسترس ماست.

به عیسی مسیح، به سخنان او اعتماد داریم. او نمی تواند دروغ بگوید و هر آنچه گفته است حقیقت است. بنابراین او با کرامت پرده را از روی نامرئی برمی‌دارد، از آن دنیای ناشناخته برای ما، خلقت نامرئی که ارتباط نزدیکی با زمین دارد، تا اکنون می‌دانیم که تطهیرگاه در پایان جهان ناپدید خواهد شد زیرا دلیل وجود خود را از دست داده است. این همان چیزی است که منطق ساده به ما می آموزد، اما حوزه‌های دیگر نیز وجود دارند که آنها نیز در پایان جهان ناپدید خواهند شد زیرا دیگر دلیلی برای وجود نخواهند داشت؛ بهشت ​​ناپدید می‌شود زیرا وقتی همه روح‌ها مقدس شوند، دیگر کاربردی ندارد. در پایان جهان تنها آسمان و جهنم باقی خواهد ماند، زیرا این دو مکان در ازل هستند.

خلقت نامرئی

خلقت نامرئی که برای خلقت مرئی بسیار ضروری است، در ازل واقع نشده است، بلکه روح‌هایی را گرد هم می‌آورد که به پایان سفر خود نرسیده‌اند، آن سرانجام که همان ازلیت است. این خلقت نامرئی با پایان جهان قابل مشاهده ناپدید خواهد شد.

دنیاهای مرئی و نامرئی ارتباط تنگاتنگی دارند. تطهیرگاه روح‌های مسیحی را می‌پذیرد که باید پاک شوند، و لیمبو برای کودکانی وجود دارد که قبل از رسیدن به سن عقل درگذشته‌اند، همانطور که لیمبو برای صالحان در عهد قدیم وجود داشت. کلیسای مقدس توضیح بیشتری در این مورد نمی‌دهد. لیمبوی مشرکان نیکوکار نیز وجود دارد، اما کلیسای مقدس درباره آن صحبت نمی کند زیرا بخشی از همه چیزهایی است که مسئولیت آموزش آنها را ندارد. این لیمبو برای روح‌هایی محفوظ است که خدا را نشناخته‌اند. آنها مستحق تطهیرگاه نیستند زیرا خدا را نمی‌شناسند و گناهی هم نمی‌دانند، چه رسد به اعمال شایسته یا فضایل. از آنجایی که در مسیر تقدیس قرار ندارند، جایگاهی برای بهشت ​​نیز وجود ندارد.

هنوز در دنیای نامرئی جایی هست که ناشناخته است، مکانی مرتبط با جهنم، تقریباً مشابه جهنم اما ابدی نخواهد بود؛ بدبختان ساکن آن وجود خدا را می‌پذیرند، بعد از مرگ به اشتباه خود اعتراف کرده‌اند و اگر خداوند به خاطر صداقتشان در برابر او هنگام داوری خاص که سرنوشت آنها قبلاً تعیین شده بود، مهربانی نمی‌کرد، عذاب ابدی می‌کشیدند. با اقرار به اشتباهات‌شان علی رغم زندگی کاملاً مخالف تعالیم الهی، سزاوار جهنم هستند و خداوند آن‌ها را بدون محکوم کردن به عذاب ابدی رها می‌کند. این ارواح غمگین مانند کسانی در جهنم هستند، اما نه برای همیشه. باید سخت برای آنها دعا کنیم، زیرا اگر تنها بمانند ناامید خواهند شد. سه مراسم یادبود اموات که کلیسای مقدس هر سال در دوم نوامبر به خاطر ارواحی که در توبه هستند برگزار می‌کند، همچنین آسایش را برای این ارواح به‌شدت مجازات‌شده فراهم می‌آورد، زیرا کلیسا در دعاهای خود همه ارواحی را شامل می‌شود که در حالت سعادت نیستند.

در جهان پس از مرگ مکان‌هایی مانند هواگرف‌ها [2] نیز وجود دارد، جایی که ارواح بی‌اعتقاد به آنجا می‌رسند و محیط‌های آشنایی را بازسازی می‌کنند، مانند جاهایی که در زمین رفت‌وآمد داشتند. آنها در طول زندگی خود روی زمین به خدا اعتقاد نداشتند، نه خوب بودند و نه بد، و خود را در جهان پس از مرگ در یک محیط مطلوب پیدا می‌کنند که درباره عشق یاد می‌گیرند، اما بدون اینکه نام یا تصویری برای آن قائل شوند. وقتی به زمین بازمی‌گردند، چه بعد از تجربه‌ای نزدیک به مرگ (NDE) یا به دلایل دیگر، می‌دانند که عشق نیروی محرکه زندگی است و فهمیده‌اند که عشق بر جهان حکومت می‌کند [یا عشق واقعی همان عشق عیسی مسیح است]. سپس آنها در مسیر توبه هستند و خداوند منتظر آن‌هاست.

جای دیگری وجود دارد، ناشناخته روی زمین، به نام زایش ارواح . بله، چنین مکانی وجود دارد. من آن را این‌گونه نامگذاری کرده‌ام تا مردان بهتر درک کنند. در آغاز آفرینش جهان، قبل از خلق آدم و حوا، روح آنها را آفریدم و همانطور که بعداً به انسان و زن فرمان و اجازه تکثیر دادم، بنابراین با خرد و خلاقیت خود، یک روح زیبا در آخرت را مورد لطف قرار دادم تا بیشتر ارواح انسانی را به دنیا بیاورد. من همچنین به روح زیبای حوا، متاسفانه گناهکار، لطف بخشیدم که مادر بشریت شود. همین امر در مورد سومین روح نمونه نیز صادق بود، روح مریم مقدس‌ترین باکره، که مورد لطف ویژه شدن مادر خدا قرار گرفت. اولین روح، که باید نمونه باشد، توسط لوسیفر وسوسه شد، که در اصل همکاری‌کننده در آفرینش بود، اما او تقریباً یک سوم از ارواح فرشته را به گناه کشاند. مانند حوا، این اولین روح نیز وسوسه و مرتکب گناه مهلک شد در حالی که ذات ذاتی خود را حفظ می‌کرد، یعنی دادن زندگی به بیشتر ارواح انسانی. از زمان گناه توبه نکرده او، ارواحی که از آن در این زایش متولد می‌شوند ضعیف هستند، اما از طریق زندگی دنیوی داده شده به آنها می‌توانند یاد بگیرند تا با ضعف‌های خود مبارزه کنند و به حیات ابدی دست یابند.

چنین مکان‌های زیادی در آخرت وجود دارد که خداوند اجازه داده است من آن‌ها را بشناسم، که گویی به زمین جوش خورده‌اند تا ارواح روی زمین بتوانند کامل شوند، تقدیس شوند و خوشبختی‌ای را که خدا از آغاز زمان برای آنها مقدر کرده بود به دست آورند.

ستایش باد خداوند که متفکر، خالق، رهایی‌بخش و پاک کننده چنین سازمان بزرگ و بی‌نظیری بود!

پنجشنبه ۱۱ ژوئن ۲۰۲۵، پنجشنبه عید پنطیکاست

پروردگار ما:

روح من که از روح الهی خالص سرچشمه می‌گیرد، قبل از تمام آفرینش وجود داشت، قبل از آغاز همه چیز، زیرا بی‌نهایت و ابدی است همانطور که خود من هستم. روح الهی خالص روح خود را تولید می‌کند و بنابراین همه فرشتگان برتر توانستند به پیشنهاد الهی روحی برای خود ایجاد کنند؛ مانند خدا، آنها می‌خواستند در هر چیزی شبیه او باشند: آن‌ها سه روح برای خود خلق کردند، زیرا خداوند یک است و تثلیث هستند. خداوند یک است و او سه شخص است، پدر، پسر و روح القدس و در طول زندگی من روی زمین گفتم «هر که مرا دیده است پدر را دیده‌است» (یوحنا ۱۴:۹) و اضافه می‌کنم: پدر، پسر و روح‌القدس خدای واحدی هستند، منحصر به فرد، شخصی و ابدی.

فرشتگان برتر، توسط خدا خلق شدند تا نزدیک او باشند و در آثارش همانطور که در فضایلش با او مرتبط شوند، می‌خواستند، به تصویر خداوند در سه شخص، خود را با گرفتن سه روح شخصیت دهند، سرنوشت آنها مقدس بودن و برای همیشه نزدیک او بودن است، به تصویر پروردار عیسی مسیح، یک شخص الهی فوق‌العاده از طریق تجسم، تقدس و قربانی مقدسش.

همانطور که در بالا توضیح داده شد، فرشته برتر حیات مورد لطف قرار گرفت تا سه روح را خلق کند، هویت‌هایی که قبلاً به شما آشکار کرده‌ام: روح شیطانی، حوا، و باکره مریم مقدس‌ترین. اجازه نداشت روح شیطانی تجسم یابد زیرا گناهش در دنیای نامرئی بود [3] . حوا بشدت گناه کرد اما توبه کرد، و باکره مریم مقدس‌ترین گناه نکرد. او در همه شرایط وفادار ماند. البته وسوسه شد، و آزمایش و پیروزی او به خوبی برای خداوند شناخته شده است.

فرشتگان سلسله‌های بالاتر، حداقل کسانی که می‌خواهند این کار را انجام دهند، می‌توانند سه روح را به خود اختصاص دهند که نگهبان جدایی‌ناپذیر آنها هستند، اگر به سعادت ابدی دست یابند با آن‌ها متحد می‌شوند. فرشتگان محافظ، آن‌هایی از سلسله نهم، ارواح را خلق نمی‌کنند بلکه آن‌ها را از زایش ارواح می‌گیرند و در صورت تمایل، آن‌ها را با عشق، پشتکار و تفکر به سوی ابدیت پربرکت هدایت می‌کنند.

آفرینش مرئی و آفرینش نامرئی شباهت‌های زیادی دارند، اولی یک کپی مادی از دومی قبل از اینکه توسط شاهزاده این دنیای مرئی تصرف شود. لوسیفر، مانند سرکارگر حسود و مغرور، می‌خواست مالک کار خلقت شود و آن را به عنوان حق خود ادعا کند. خداوند، همیشه عادلانه و با احترام به آزادی که به مخلوقاتش داده بود، مکانی روی زمین را در برابر نفوذ لوسیفر محافظت کرد: باغ عدن. او در آنجا آدم و حوا را خلق کرد، به آن‌ها دستور داد تا تکثیر شوند و نظم و تقوی را بر تمام سطح زمین گسترش دهند. اما باز هم، حوا و سپس آدم اعتماد الهی را نقض کردند، و بشریت برای همیشه با لکه اصلی - گناه اولیه - مشخص شد.

خداوند آنگاه به بازیابی بشریت سقوط کرده پرداخت. او قومی را برای خود کنار گذاشت که آن‌ها را با برکاتش پوشاند، و پسر خدا در این قوم ممتاز متولد شد. اما همانطور که فرزندان خدا می‌دانند، این قوم نیز به او خیانت کرد و مسئولیت رستگاری را بر عهده داشت، که از طریق رنج و قربانی مقدس صلیب حاصل شد. خداوند این قوم را به پراکندگی محکوم کرد، اما هنگامی که کلیسا توسط همه مشرکان شناخته شود و مورد شناخت قرار گیرد، نوادگان این قوم "به خاطر پدرانشان گرامی داشته خواهند شد" (رومیان 11:25-32)، توبه می‌کنند، ”و خداوند بر همه‌ی آن‌ها رحم خواهد کرد."

در این زمان پربرکت از تغییر گسترده، یا به عبارت دیگر در طول هزار سال سلطنت توصیف شده توسط رسول محبوب خداوند (مکاشفه 20:1-6)، خداوند هدف طرح خلقت خود را برآورده می‌کند: بشریتی متشکل از مردان و زنانی متقی که روی زمینی زندگی می‌کنند که دوباره به عدن تبدیل شده است، مطیع قانون الهی، سخت‌کوش و نیکوکار، ستایشگر و پرستش کننده خدای تثلیث، مطابق با خواست او و عشق او.

باشد که خداوند برکت داده شود، دوست داشته شود، مورد ستایش قرار گیرد و اطاعت شود، این اراده‌ی اوست! و برکات او شامل حال تمام کسانی خواهد شد که به او خدمت می‌کنند، او را دوست دارند و پرستش‌اش می‌کنند. آمین.

شنبه ۱۴ ژوئن ۲۰۲۴، شنبه پنطیکاست

پروردگار ما:

دنیای نامرئی که توسط خداوند خلق شده است بهشت نیست، که غیرخلق شده است زیرا محل سکونت او از برای ابدیت است.

بهشت یا ابدیت پربرکت

بهشت مانند خداست، جاودانه، زیرا خداوند مکانی می‌خواهد که خودش باشد، با فرزندان محبوبش. بهشت یک مکان کاملاً الهی است و خداوند خواستار آن بود و می‌خواهد آن را با فرزندان خود در میان بگذارد. سرزمین‌های دیگر جهان هستی، همگی توسط او خلق شده‌اند تا مخلوقاتش بتوانند در بهشت ساکن شوند زیرا او عشق است و تمایل دارد تمام خوبی‌ها، زیبایی‌ها و شادی این مکان نمونه‌ای و فوق‌العاده را در میان بگذارند.

من در طول زندگی زمینی خود گفتم: «در خانه پدر من خانه‌های زیادی وجود دارد» (یوحنا 14:2)، و این درست است! بهشت، محل سکونت ابدی من، وسیع است و برای پذیرش مخلوقات محبوب و دوست‌داشتنی من مقدر شده است. شما، فرزندان عزیز من، فرزندان من هستید که به شکل و شباهت من خلق شده‌اید، با روحی که فرشته نگهبان شماست، با یک روح و بدن، و شما سرنوشت دارید تا برای همیشه در بهشت من به من بپیوندید.

در بهشت، که محل سکونت من است و جایی که فرزندانم را برای سهیم شدن در الوهیت خود استقبال می‌کنم، خانه‌های دیگری نیز وجود دارد، زیرا بهشت ​​وسیع، ابدی و بی‌پایان است، همانطور که خودم هستم. وقتی پس از تقدیس کامل شما که در فردوس به دست آورده‌اید، مورد استقبال قرار می‌گیرید، وارد غیرقابل بیان خواهید شد، زیبایی بی‌نظیر خدا و محل سکونت بی‌همتایش. مخلوقات دیگر نیز وجود دارند که هر کدام به نوعی کامل هستند اما فرزندان خدا نیستند زیرا از جای دیگری آمده‌اند اما من آنها را در حالت شخصی و کمال خود اراده کرده‌ام، آنها نیز بهشت ​​را پر می‌کنند، اما نه محل سکونت شخصی خدا، درست همانطور که یک کاخ پادشاه و خانواده او و اعضای خاصی از کارکنانش را در خود جای می‌دهد، در حالی که سایر شهروندان در جای دیگری از قلمرو زندگی می کنند.

بله، بهشت ​​با فرزندان خدا و مخلوقات دیگر ضروری و کاملاً مناسب برای ابدیت مبارک همان بهشت ​​پر شده است. خانه‌های بسیاری در خانه پدر من وجود دارد، درست مانند آنچه که روی زمین خانه‌های زیادی وجود دارد، تمدن‌ها و آداب و رسوم مختلف زیاد است، مناظر بسیار متفاوت اما فوق‌العاده زیبا وجود دارد. بی‌نهایت خدا نامحدود است، همانطور که همه فضایل او، تمام صفاتش، کل هستی الهی اوست، و او می‌خواست به نزدیک‌ترین شکل ممکن با فرزندان انسان خیر خود را تقسیم کند زیرا آنها از طریق پذیرش الهی خود به او شباهت دارند.

من شما همگی را برای خودم می خواهم، ای فرزندانم، تا جایی که تمام هدایای پدرانه ام را به شما منتقل کنم. و در مکانی که سرنوشت شما را تعیین کرده‌ام، همانطور که هر پدری می‌خواهد بهترین چیزهای خود را به پسرش بدهد، من همه شما را شاهزاده‌ها و وارثان قلمرویم آفریده‌ام، وارثان تمام عشق، اقتدار و دسترسی به آنچه متعلق به من است. شما ای فرزندان عزیز، پس از رسیدن به کمال مقدس، وارث شایسته من خواهید بود، نماینده برجسته‌ترین من برای موجودات دیگر در پادشاهی من که به شما احترام خواهند گذاشت همانطور که به من احترام می‌گذارند و قدردانی وفادارانه، دوست‌داشتنی و پویا از همه چیزهایی که از طریق من از شما دریافت می‌کنند خواهند داشت.

قلمرو من وسیع و بی‌نهایت است مانند خود من، و من خدا هستم، به طور نامحدود خلاق، به طور نامحدود مهربان، به طور نامحدود متنوع، می‌خواهم تمام فضایل خود را آزاد کنم، همه صفات خود را، و بهشت ​​من یک میدان وسیع از عمل الهی است که آن را مدیریت می‌کنم و برای عشق خودم و عشقی که نسبت به همه مخلوقاتم دارم که به هدف سرنوشت مبارک خود رسیده‌اند، مدیریت کرده‌ام.

خدا را شکرگزاریم بابت عظمتش، سخاوتش و خیر بزرگش، کسی که همه چیز را به هر کس می‌دهد و فراواناً می‌بخشد.

من خدا هستم، شما خوانندگان را برکت می دهم، به شما نگاه می‌کنم، فضل خود را به شما می‌دهم، و همگی را برای خودم می خواهم. به نام پدر، پسر و روح القدس † آمین.

دوشنبه ۱۶ ژوئن ۲۰۲۵

پروردگار ما:

جهنم غیر ابدی

چرا یک جهنم غیرابدی؟ جهنم ابدی رد دائمی خداست. یک جهنم غیرابدی در تطهیر مریانه شرکت می‌کند و به تدریج، روح بیچاره در این جهنم غیرابدی بیرون می‌آید و وارد مریانه می‌شود. هر روحی که در این جهنم غیرابدی است، خدا را در نهایت رد نکرده است: وقتی قبل از او زانو زده بود و با وجود جنایاتش و سرسختی‌اش در انکار او روی زمین، اعتراف کرد که اشتباه کرده است.

علیرغم جنایات، گناهان و غرورش، حس عمیقی از صداقت را حفظ کرده بود، و خدا این را می‌داند. کفاره برای یک گناه یا wrongdoing بخشی از توبه است، و هر چه روح بیشتر گناه کرده باشد، هرچه او خدا را روی زمین رد بیشتری کرده باشد، باید رضایت بیشتری وجود داشته باشد. مجرم بزرگ در انزوا قرار می گیرد، جدا از سایر جنایتکاران زیرا حضور آنها هم برای خود او و هم برای دیگران خطرناک خواهد بود. زندانی شدن او شدیدتر است زیرا جرمش بیشتر است.

روحی که سیاه است اما از سیاهی خود آگاه است و محکومیتش را نمی‌پذیرد، در حال احساس پشیمانی است. آن روح مورد نظر، که تو می‌شناسی، بدون هیچ کلامی محکومیت خود را پذیرفت، با این آگاهی که نمی‌توانست چیز دیگری جز همین رحمت الهی‌ای را که همیشه تحقیر کرده بود انتظار داشته باشد. گناهکار توبه نکرده کسی است که حتی در برابر خدا سرکشی می‌کند و از توضیح دادن امتناع می‌ورزد. رد کردن خدا محکوم به ابدیت است، اما رحمت خداوند چنان است که شناخت واقعیت الهی‌ای را که یک روح روی زمین انکار کرده بود، قدم اول به سوی تغییر است. سپس او باید برای خطاهای فراوان خود جبران کند، آنها را ترمیم نماید و ریشه‌کن سازد. آنگاه در سطح واقعی خود قرار می‌گیرد، سطحی که جهنم غیر ابدی است از آنجا باید بیرون بیاید، جبران کند، ارضا شود و پاکسازی گردد. این جهنم پیش‌تالار تطهیر است و ترسناک است زیرا شیاطین به آن دسترسی دارند.

من جهنم را به دوست عزیزم خوزه فا مندس نشان دادم. او در یک سیاهچال جمع شده بود، جایی که مورد تمسخر شیاطین قرار می‌گرفت و همزمان سوخته‌خوار آنها بود. این مکان وحشتناک است، آنقدر تاریک که هیچ نوری وارد نمی‌شود، نه نور فیزیکی و نه معنوی. در حالی که در جهنم غیر ابدی، پیش‌تالار تطهیر، می‌توان با اجازه الهی کمی تسکین یافت و دعاهای افراد برای روح‌هایی که ‘برای همیشه گم نشده‌اند’ ضروری است.

[۱] شورای چهارم لاتران (۱۲۱۵)

[۲] مکان‌های گذار

[۳] او می‌خواست روح لوسیفر باشد، نه فرشته خودش، بنابراین مانند روح محکوم شده‌ی او شد.

منبع: ➥ SrBeghe.blog

متن این وب‌سایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش می‌طلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید